خوش آمدي شيرينم
سلام سلام سلام سلام عزیز مامان. صبح قشنگت به خیر .خوب خوابیدی ؟خوابای خوب خوب دیدی؟ عزیز دل مامان تو الان تو بغلمی . شیرین و ملوس ومامانی. از به دنیا اومدنت بگم. صبح روز چهارده فروردین ساعت پنج صبح بیدار شدم . صورتمو شستم . سرمو شونه کردم . یه آرایش ملایم کردم و شروع کردم به لباس پوشیدن . در همین حین مامان پروانه و بابایی هم بیدار شدن . قرار نبود من چیزی بخورم . مامان ذپروانه گفت دایی حامد هم بیدار کنم ببریمش . من و تو و بابایی و مامان پروانه و دایی حامد راه افتادیم به سمت بیمارستان اقبال . چون به خونه نزدیک بود پیاده رفتیم . خاله آزاده و دایی مهدی و دایی امید موندن خونه . ساکت دست بابای...
نویسنده :
مامان آرزو
9:07